امشب شب تاسوعاست...
یه جمله امشب دلم رو لرزوند . جمله آنا موحد توی وبلاگش :
با این نام ها مو به تنم سیخ می شود
الله جل جلاله
jesus
عباس ...
همین .
پ.ن :
از خودم پرسیدم سالها واسه چی اشک ریختی ؟ واسه اونا ؟؟
نه !!
واسه خودم . واسه خودمون . واسه تنهایی مون واسه بی کسی مون واسه مظلومیت خودمون ...
این یادآوری کار هر روز منه تو این محرم
پاسخحذفبا خودم می گم اونا آزادترین و خوشبخت ترین بودن
اشکهایی که ما میریزیم از شدت بیچارگی خودمونه
از حسرت داشتن جسارت و شجاعت طلب آزادیه
باید شجاع بود تا توانایی ایستادگی تا پایان رو داشت
اشکهای ما از سر اعتراف به ضعف خودمونه
ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
پاسخحذفسلام
عزاداری هاتون مقبول درگاه حق
واقعا چرا گریه میکنیم؟
پاسخحذفتو این مدت خیلی بهش فکر کردم...!
عجیبه دیروز زنه یه طوری گریه میکرد انگار همین الان جلوی چشماش امام حسین شهید شده...!
خیلی عجیبه که چرا باید اینطوری داد بزنن و بلند گریه کنن..اونم این طوری از ته گلو...!
واقعا چرا اینطوری گریه میکنن..! :تعجب:
شما سه نفر ناظر عزیز و نویسنده این پست دقیقا یاد آور سخنان دکتر حسین الهه قمشه ای هستین!گریه برای چه؟ برای تنهایی خود یا رنج یک امام و یارانش؟ و همچنین همین عنوان رو سال ها پیشتر دکتر علی شریعتی نیز فرمودند. متاسفانه مشکل ما همینجاست که خون خدارو تنها در 10 یا 20 روز می فهمیم و هیچگاه سر هیچ موضوعی هیچ یک از کارهای روزمره خود رو با میزان و ترازوی این پیام آوران و نداگویان مرتبه حقانیت نمی سنجیم و این سبب افسوس و اندوه ماست، همان اندوه و غمی که کاهلی و کاستی یک ساله مارو در همین روزهای عزا جلوی چشممون مرور می کنیم!شاید مادرانمان و پدرانمان به خاطر بریده شدن سر و رنج و درد اما و یاران و ناجوانمردی های قوم تاریک می گریند اما من یا تو و یا ما شاید اینگونه نپنداری من علی اصغر را تنها کودک نمی دانم، علی اصغر مثال آدم ضعیفی است که من در طول یک سال بر آن آدم ضعیف تاخته ام و ظلم کرده ام! و وقتی روضه اصغر می شنوم به جای تجسم یک کودک تیر خورده آن آدمهایی جلوی چشمم ظاهر می شوند که از آن محرم تا این محرم بر آنها ظلم کرده ام! من ابوالفضل را تنها یک پهلوان که اشک دریا را در آورد نمی دانم! گریه ام رو تاسوعا از این است که چرا سر تعظیم به این ابوالفضلیان نمی آورم و در طول این یک سال چرا سری ازجوانمردی بلند نمی کنم! به حال یاران امام زمانی گریه می کنم که یاد می آورم در خواست ها و کمک طلبیدن های اطرافیانم که در این یک سال بی تفاوت بوده ام و از این بی تفاوتی ها آنچنان تنم می لرزد که خود را تنها و بی یاور می دانم! و حسین نوری که هرگز خاموش نمی شود! شاید خیلی ها مثل حسین سرشان بریده شده است اما آیا کسی مثل حسین فریاد گوی حق بوده است؟آیا کسی چون حسین چنین جهاد جاودانه ایی کرده است؟ اینجاست که بغضم مجال اندیشیدن نمی دهد و به نمایندگی تمام روز های بین دو محرم که هیچ حقی را نگفتم هیچ جهادی را لبیک نگفتم هیچ نوری را نفهمیدم هیچ دستی را نگرفتم از شرمندگی از تنهایی و رنج بدبختی خود می گریم!
پاسخحذفنو اندیشی و زاویه دید نسل نو به مسئله عاشورا که امروزه خارج از تعصبات کورکورانه است مایه ی افتخار این حقیر می باشد که این نسل نو پا و عاری از هر گونه آلایش حکومتی و نژادی، اندیشه پروری را در بطن خود درک کرده است و از درون خود آرزومندم که شریعتی ها الهه قمشه ایی های زیادی را در آینده ی نچندان دور از همین نسل شاهد خواهم بود. به امید روزی کا واقعه عاشورا و عاشورائیان را بهتر و اصیل تر بشناسیم.
یا حق
محسن پوراکبری
به مریم :
پاسخحذفمریم عزیز خوشحالم که به وبلاگم سر زدی . ممنون از بابت نظرت . آره موافقم . دیگه وقتش رسیده مردم رو بیارن به این که چرا باید گریه کرد . در عزای بزرگمردان تاریخ . اونا ضعیف نبودن و بقول آنا موحد قدرتمند بودند . اما قربانی جهل مردمان زمان خودشون شدن . اما خدا چنان عزتی به اینها داده که بهد هزارانسال از اون واقعه هنوز مردمان ما بیاد اونا عزاداری می کنن .
به خانم معلم :
ممنون که سر زدین . ان شالله که عزادای های شما هم مقبول و همراه با کشف رمز واقعه عاشورا باشه !
به سپیده :
سپیده جان ممنون که سر زدی و امیدوارم به جواب سوالت برسی !
به محسن پور اکبری :
آقای پور اکبری عزیز از کامنت هایی که می ذارین ممنون . فوق العاده جالبند . بله با شما موافقم . کاش یه روز همه ما با فلسفه واقعی عاشورا و دنیامون آشنا بشیم .
و نشانه ها دادمه می یابند ...