۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

نوشتهای پراکنده - بدون چسب

هر چقدر جلوتر میرم سد جلوم بلندتر میشه و بیشتر برام قد علم می کنه

***
پر شده از حس . نمی دونم چه حسی دقیقا !
***
خلق یه اثر یه دست نوشته همونقدر مهمه که خلق یه بنا
***
وقتی مثل یه آبشار کلمات جاری میشن مثل این می مونه یه طراح تو ذهنش با خطوط بازی می کنه !!
***
جودی آبوت رو دوست دارم چون لحظاتش پر از خلقه ...
پر از حس سرکوب نشده 
پر از صدای بلند 
پر از خنده های از سر شوق 
این روزا دوباره دارم Daddy long legs می بینم . شما چطور ؟  
***
هیچ وقت شعر رو دوست نداشتم . 
همیشه یه داستان پر کشش رو به شعر خوندن ترجیح میدادم . شاید چون فهمش برام سختر بوده !
الان می فهمم که کار شاعر خیلی سختره . البته شایدم اینجور نباشه .




پ.ن : از اینکه چسب نداشتم اینا رو بچسبونم معذرت می خوام .   

۴ نظر:

  1. سلام
    بعد از خوندن جملات شما بی نشانه نمیشه به وجود آدم ها پی برد، پس نشانه ایی لازم است!
    سه تا ویدئو گذاشتم.
    یه اموزش

    پاسخحذف
  2. دلم از همیشه گرفته تر است...هوای گذشته باز عذابم می دهد...یاد روزهای از دست رفته...یاد لحظاتی که می توانستم بیافرینم...اما نشد یا مخواستم که بکنم...
    می خوام فریاد یزنم...قلبم پر از درده...می خوام در رو بروی خودم ببندم...اینبار برای همیشه پرواز کنم

    پاسخحذف
  3. منم دلم میخواد فیلم ببینم اما نمیشه! تازه خودم یه پا جودی آبتم که میتونم دنیایی رو به هم بریزم پس فعلا بیخیالش:دی
    اینو خیلی خوب اومدی: خلق یه اثر یه دست نوشته همونقدر مهمه که خلق یه بنا!!! من بهت افتخار میکنم:بوس

    پاسخحذف
  4. اوخ گفتی ی ی
    من همین دو هفته قبل اول 7 تا دی وی دی صدا و سیما رو دیدم

    بعد رفتم دی وی دی های اصلی و سانسور نشدش رو با زیر نویس انگلیسی به زبان اصلی دادم فوق العاده بود

    پاسخحذف